“کرم چاله” پلی فرضی در “فضا-زمان”

فضــا-زمــان
در فیزیک “فضا-زمان” یک مولفه است که دو عامل کلیدی زمان و فضا را به صورت زنجیره ای درهمتنیده و به عنوان یک کمیت پیوسته با یکدیگر ترکیب میکند . فضای اقلیدسی می گوید جهان سه بُعد مکانی و یک بعد زمانی مستقل از هم داردکه همین ابعاد در فضا-زمان به سه بعد فضا و یک بعد زمان درهم ادغام شذه تبدیل می شوند و یک محیط پیوستهٔ چهار بعدی را ایجاد میکنند. با ترکیب فضا و زمان و ایجاد یک محیط خمیده واحد، فیزیکدانها توانستهاند تئوریهای فیزیک را هم در سطح کیهانی و هم در بعد اتمی سادهسازی کنند.
فضا-زمان را می توان زمینه ای دانست که در آن ، تمام رویدادهای فیزیکی اتفاق میافتد حال یک رویداد، نقطهای است در فضا-زمان که میتوان آن را با زمان و مکانش مشخص کرد. مثلا حرکت سیاره ها به دور حورشید را در نظر بگیرید ، این را می توان میتوان نوع خاصی از فضا-زمان توضیح داد؛ و حرکت نور به دور یک ستاره در حال دوران را با نوع دیگری از فضا-زمان. یادمان باشد که عناصر اصلی فضا-زمان، رویدادها هستند .
کرم چاله
“کرمچالهها” ساختار و بُعد فضا و زمان را شکسته و باعث ایجاد تونل و حفرهای میشوند که سرعت یک ماده در آن حتی از سرعت نور هم بیشتر خواهد شد. کرمچالهها این توانایی را دارند که بُعد و ساختار فضا را نیز شکافته و آن را جمع میکنند که این باعث کوتاه شدن مسافت بین دو نقطه در فضا میگردد. کرم چاله چیزی شبیه به سیاه چاله است تنها با کمی تفاوت که سیاه چاله حاصل از بین رفتن ستاره های غول پیکری است که ده ها هزار برابر بزرگتر از خورشید ما هستند و پس از گذراندن عمر مفید خود نابود می شوند و این نابود شدن ها سیاه چاله های فضایی را به وجود می آورند . این سیاه چاله ها باعث خم شدن فضا و زمان می شوند که دلیل اصلی آن نیروی گرانش بی انتهای آنهاست . در سویی دیگر کرم چاله ها را می توان نظریه ای از انیشتین دانست که هنوز هم اثبات نشده است . آن ها مکان هایی هستند که میانبر هایی می شوند و هر چیزی از درون آنها با سرعتی بیشتر از سرعت نور به مقصد مورد نظر می رسد .
حال می توان از کرم چاله ها برای سفر در “فضا-زمان” استفاده نمود که این امر موجب امکان پذیر شدن امور غیرممکن می شود . همانطور که می دانیم فاصله این کره خاکی که گهواره همه ماست تا نزدیک ترین ستاره به غیر از خورشید نزدیک به ۴/۲۸ سال نوری می باشد . این بدین معناست که نور با سرعت بالای خود که ۳۰۰ هزار کیلومتر بر ثانیه است ، ۴ سال می انجامد تا این مسیر را بپیماید . اکنون مـا با فناوری امروزه یک میلیون و سیصد هزار سال نوری طول می کشد تا این مسافت را بگذرانیم پس تقریبا نشدنی است . حال با انگاره بودن کرم چاله می توان از یک سو به درون آن رفت و بلافاصله از سویی دیگر بیرون آمد و در حایی دوردست تر از هستی بی پایان برون آییم .
برای مثال می توانیم بگوییم که اگر یک کاغذ تخت را در نظر بگیریم که از چهار سو گسترده باشد ، دو سمت رو و پشت آنان را می توان طوری در نظر گرفت که هر کدام یک فضای دو بعدی را می سازند . پس دو جهان دو بعدی داریم و ساکنان آنها موجوداتی دوبعدی خواهند بود . با اینکه این دو جهان هیچ پی.ندی به یکدیگر ندارند ، اگر یک سوراخ دایره ای در این صفحه ایجاد شود موجب ارتباط این دو جهان می شود و این حفره را می توانیم به نوعی کرم چاله بنامیم .
این را هم بدانیم که سیاه چاله ها دارای افق هستند و هنگامی که چیزی وارد این پهنه شود دچار نابودی شده و امکان خروج برای آن وجود ندارد ، حتی اگر آن چیز نور باشد . این امر موجب می شود که افرادی بگویند در سیاهچاله ها هیچ زمانی وجود ندارد و هر شی یا سیاره ای وارد آن شود دچار بی زمانی و یک نابودی ابدی می شود . چیزی که در کرم چاله ها مهم است این است که آنها تنها در حد مدل های ریاضی هستند و آشکارسازی آن ها تاکنون بی سرانجام بوده است . گذر از این کرم چاله ها برای فرایند سفر در زمان نیز عملا نشدنی است و فروریزی وحشتناکی که آنان دارند را هیچ جاندار زنده ای نمی تواند طاقت بیاورد و باز و بسته شدن آن ها به اندازه ای تند رخ می دهد که هر ماهیتی در هتگامه گذر به دام آن ها می افتد . با همه این توصیفات شاید با سیدن به یک نگره درست از گرانش کوانتومی بتوان در این مورد بیشتر گفتگو نمود .